مرد هزار چهره و مسعود شصتچی و دنیای اشتباهی این آدم را همه ما به خوبی به یاد داریم؛ مردی که ناخواسته در موقعیتهای مختلف اجتماعی قرار میگرفت و بدون اینکه بداند خود را جای دیگری جا میزد و داستان را با بیانی طنز پیش میبرد و حالا این مرد هزارچهره از این بازی خوشش آمده و اینبار در مرد دو هزارچهره آگاهانه وارد موقعیتهای طراحی شده در سناریوی این مجموعه میشود. حالا قرار است در ایام نوروز بار دیگر به خانهها بیاید و خودخواسته در 5 موقعیت جدید قرار گیرد و شاید جذابتر از گذشته گوی و میدان سریالهای نوروزی را بهدست بگیرد.
عصر یکی از روزهای دلانگیز اسفندماه درحالیکه همه ما برای نوروز و تعطیلات سال نو آماده میشویم، گروه فیلمبرداری مرد دوهزارچهره به کارگردانی مهران مدیری در ساختمانی ویلایی در شمالیترین نقطه تهران دور هم جمع شدهاند تا مراحل پایانی مجموعه دوم از مرد دوهزار چهره را به پایان برسانند. از در ورودی که داخل میشوم حیاطی بزرگ و سرسبز با استخری خالی که پر است از وسایل صحنه توجهم را جلب میکند. از پایین نگاهی به نمای بیرونی ساختمان میاندازم، داخل میشوم و با خانه بزرگی به گستردگی خود عوامل که هریک به نوبه خود مشغول انجام کارهای خود هستند مواجه میشوم. این خانه سه طبقه مجزا از یکدیگر دارد که در هریک از این سه طبقه عوامل پشت صحنه اعم از گروه طراحی و دکور، نویسندگان و گروه کارگردانی مشغول کار هستند. سرگردان به اطراف چشم میاندازم تا شاید نگاه آشنایی پیدا کنم. در همین حین خانم خوشرویی که معلوم میشود مدیر روابط عمومی پروژه مرددوهزارچهره است نزدیکم آمده میگوید منتظر خبرنگار جامجم بوده است. همراه با او به طبقه سوم، محل تصویربرداری مرد دو هزار چهره میروم.
تعداد انبوهی از افراد که هریک گوشهای از کار را انجام میدهند در این طبقه سخت مشغول وهرگروه در اتاقی ویژه جا گرفتهاند. از میان پردههایی با بافت صدف که صدایی از دریا را تداعی میکند میگذرم. اتاقی با کفپوش قهوهای و طراحی داخلی به رنگ کرم میبینم که با مبلهای آبیرنگ و برگهایی به رنگ پاییز که روی پارچه نقش بسته، زیبایی خاصی به صحنه بخشیده است.
تراولینگ و دوربین فیلمبرداری اینبار به جای اینکه ابزاری برای تصویربرداری در صحنه باشند به وسیلهای برای تصویربرداری بدل شدهاند؛ به این معنا که دو دوربین تصویربرداری یکی اصلی و دیگری مانند سایر عوامل، بخشی از وسایل صحنه سریال مرد دو هزارچهره محسوب میشود. مهران مدیری با عینکی دودی در صحنه حاضر شده و بخشهایی از این صحنه را که قرار است تصویربرداری شود با آلاله هاشمی مرور میکند و بعداز لحظهای گروه را برای تصویربرداری سکانس 22 از مرد دو هزار چهره به صحنه میخواند. خودش پشت دوربین مجازی که جزئی از وسایل صحنه است چشم در چشم حسین ستوده یکی از تصویربرداران حاضر در صحنه ایستاده و در این لحظه متوجه میشوم خود مهران مدیری با گریم مسعود شصتچی پشت دوربین قرار گرفته و قرار است صحنه کارگردانی شصتچی که اشتباهی جای مهران مدیری به عنوان کارگردان یک فیلم سینمایی نشسته تصویر برداری شود.
در این صحنه قرار است نمایی از پشت صحنه یک کار سینمایی با رنگ مایه طنز تصویربرداری شود. در این صحنه سیامک انصاری که جای خودش بازی میکند با منشی صحنه سر یک پلان از کار مشاجره میکند، این دو بازیگر مقابل دوربین شصتچی نشستهاند و قرار است این مرد اشتباهی نخستین صحنه از این ماجرا را فیلمبرداری کند. این صحنه با فرمان حرکت مهران مدیری آغاز میشود.
سیامک در نقطهای از لوکیشن نشسته و باطراحصحنه صحبت میکند. پشت این دو کاراکتر شصتچی در حالی که عینک دودی خود را پایین و بالا میکند روی صندلی فیلمبرداری که به تراولینگ چسبیده نشسته و صحنه را نظاره میکند.
سیامک: این صحنه چیزخاصی ندارد. من و مدیری نشستهایم روی صندلی و با هم حرف میزنیم. سحر زکریا هم از در میاد تو.
طراح صحنه به فیلمنامهای که در دست دارد نگاه میکند و مسعود در حالیکه دوربین را روی ریل هل میدهد از پشت آنها رد میشود؛
طراح: خوب اینجا نوشته روی میز بساط شام پهنه من الان شام از کجا بیارم اونم فسنجون؟
سیامک در حالی که کنترل خود را از دست میدهد چنین ادامه میدهد: کدوم قبلا؟ کف دستمونو بو نکرده بودیم که مدیری زود برمی گرده. حالا شما هم این همه سخت نگیر، از فردا همه چیز مرتب میشود.
مسعود در پایان این صحنه درحالی که با دوربین به اطراف تیراندازی میکند با تراولینگ از پشت آنها رد میشود.
به این ترتیب این صحنه با خنده و شادی عوامل و گروه کارگردانی به پایان میرسد.
پس از پایان یکی از صحنههای خندهدار این مرد اشتباهی، چای سر صحنه هم از راه میرسد و هریک از عوامل برای رفع خستگی چای در دست به گوشهای میروند؛ سیامک انصاری بازیگر طنزی است که مدیری را در مجموعه کارهای 90 شبی طنز همراهی کرده و تجربه ثابت کرده وقتی اسم مدیری در یک کار طنز میآید حتما انصاری هم در کنار اوست. از این بازیگر خوشفکر میخواهم درباره حضور دوباره خود در سری دوم از مجموعه مرد دوهزار چهره بگوید. انصاری با مکث کوتاهی میگوید: من خیلی موافق قسمت دوم از این مجموعه نبودم؛ چرا که بهنظر میرسد حساسیتهایی در ساخت مجموعه دوم از هر فیلم و یا سریالی وجود دارد که این حساسیت خواهناخواه نوعی رقابت مهران مدیری و گروه با خودش را برای بهتر شدن قسمت دوم از سری اول بوجود میآورد. «به عقیده من کار درستی نیست که شرایطی به وجود آید که گروه در رقابت با خودش قرار گیرد به همین دلیل ما میتوانستیم سراغ یک سوژه جدید برویم که البته این کار را هم کردیم و در مراحل فیلمبرداری بود اما بالاخره تصمیم نهایی این بود که همان سوژه سال گذشته را ادامه دهیم.»
او میگوید: ساخت مجموعه 90 شبی اپیزودیک یکی از گونههای رایجی است که معمولا بیش از سریالهای طنز دنبالهدار جوابگوی نیاز مخاطب است و به نظرمی رسد هم در جهت سرگرم کردن مخاطب موثرتر است و هم عوامل رغبت بیشتری برای کار نشان میدهند. انصاری عقیده دارد: وظیفه ما سرگرم کردن مخاطب میلیونی تلویزیون است و غیراز این ما دنبال هیچ جایزه و سیمرغی نیستیم و تجربه نشان داده که در مجموعههای 90 شبی حس سرگرم کنندگی در مخاطب و رضایت در عوامل نیز بیشتر بوده است به این معنا که در کارهای 90 شبی خود ما حاصل کار را زودتر در تلویزیون میبینیم و میتوانیم مشکلات احتمالی آن را اصلاح کنیم، در نتیجه کار به لحاظ کیفی ارتقا پیدا میکند اما در سریالهای دنباله دار بعد از اینکه 13 قسمت پخش میشود تازه متوجه میشویم که حاصل کار چه چیزی از آب درآمده است.
تجربه نشان داده همیشه نسخه دوم یک کار موفق، به لحاظ حساسیتهای موجود خیلی سختتر است به همین دلیل هم آقای مدیری و هم همه بچهها با وسواس بیشتری کار میکنند
به همین دلیل این مدل از کار را که یک مجموعه 13 قسمتی بسازیم و بعد خودمان هم همراه مردم بنشینیم و تماشا کنیم را خیلی دوست ندارم و نمیتوانم با آن ارتباط برقرار کنم و حالا درنظر داشته باشید که قرار است مجموعه دوم از یک کار تجربه شده را بار دیگر بسازید که به عقیده من هیچتضمینی وجود ندارد که کار موفقی از آب درآید؛ به عنوان مثال هیچ یک از ما از یاد نخواهیم برد قسمت سوم زیرآسمان شهر چقدر بد شد.
عوامل صحنه مشغول آماده کردن صحنه بعد هستند و در فرصتهای باقی مانده از سیامک انصاری درخصوص چگونگی حضورش در مجموعه دوم مرد هزار چهره میپرسم. این بازیگر قبل از هرتوضیحی به این نکته اشاره میکند که هیچ یک از بازیگران قسمت اول در این مجموعه حضور ندارند و جز او و مسعود شصتچی که بازیگر اصلی است هیچ کس دیگر از آن مجموعه پیشین در کار حضور ندارد. انصاری به سبک بازی خود اشاره کرده و میگوید: من هیچ گاه در تیپ شخصیتی طنز بازی نکردهام و تنها یکبار تیپ کارکردن در مردهزارچهره(1) تجربه کردم وهیچگاه این ریسک را نکردم که کارهایی که بقیه دوستان تجربه کردهاند بار دیگر تجربه کنم. من در موقعیتهای طنز تنها یک کار میتوانم خوب انجام دهم و آن هم به کار دیگران عکس العمل مناسب نشان میدهم.
صحنه تصویربرداری تقریبا آماده است و گروه نورپردازی مشغول طراحی نور است. گروه تصویربرداری هم طبق دکوپاژ تعیین شده دوربینهای خود را در نقاط مختلف میگذارند. یکی از ویژگیهای فنی در این مجموعه تصویربرداری با سه دوربین است که به گفته سعیدعباس اصفهانی، عکاس و یکی از تصویربرداران این مجموعه با توجه به اقتضای فضای طنز به کارگرفته شده در این مجموعه تصمیم گرفته شده از سه دوربین استفاده شود. این تصویربردار در تشریح موقعیت تصویربرداری در این پروژه میگوید: به کارگیری سه دوربین برای تصویربرداری یک مجموعه طنز موجب تداوم حس بازیگران و البته بیننده هنگام کار میشود و همین ویژگی باعث سرعت بخشیدن به کلیت کار میشود و هم به لحاظ فنی کاری حرفهایتر از آب در میآید.
او شناخت مدیری از امور فنی را یکی از ویژگیهای بارز کارگردان این مجموعه دانسته و میگوید: سالهای سال است که گروه تصویربرداری با تیم مهران مدیری کار میکند و علاوه بر کارگردان همه ما به روحیه و روش کاری یکدیگر آشنا هستیم، به همین دلیل کار باایشان به لحاظ خلقیات آسان است و از سوی دیگر آشنایی و احاطه مدیری به امورفنی کار را برای ما هم راحتتر کرده است. برهمین اساس هرکس میداند که چه وظیفهای دارد و روند کاری خودش را حفظ میکند.
سعیدعباس اصفهانی در پایان صحبتهای خود به نسخه دوم مردهزارچهره اشاره کرده و میگوید: تجربه نشان داده همیشه نسخه دوم یک کار موفق، به لحاظ حساسیتهای موجود خیلی سختتر از نسخه اول است، بههمین دلیل هم آقای مدیری و هم همه بچهها با وسواس بیشتری کار میکنند و این امر، هم به لحاظ حرفهای مهم است و هم از جهت مخاطب چراکه یک کار موفق توقع مردم را بالامیبرد و این توقع زمانی بالامیرود که قرار است سری دوم از یک مجموعه موفق را ببینند.
هیاهوی فضای مرد دوهزار چهره باردیگر به محل تصویربرداری برگشته و با آمادهشدن صحنه، گروه فراخوانده میشوند. در بین همه عوامل جای نویسندگان را خالی میبینم. از مدیر روابط عمومی سراغ گروه نویسندهها را میگیرم، او مرا به اتاق نویسندهها در طبقه دوم راهنمایی میکند. آرام آرام صحنه را ترک کرده و برای یافتن تیم نویسنده مرد دوهزارچهره راهی میشوم. از در اتاق که وارد میشوم آرشیوی از فیلمهای ویدئویی در قفسههای بزرگ کتابخانه توجهام را جلب میکند. نزدیک که میشوم نام آشنای فیلمهای جهان را میبینم. به اطراف نگاهی دقیقتر میاندازم و سینمای خانگی با تعدادی صندلی در گوشهای از اتاق خودنمایی میکند. فضای عجیب و روشنفکرانهای است و بیش از هرعنوانی فضای فیلمهای ژان لوک گدار را تداعی میکند. در همین فکرها هستم که تابلوی بزرگی خودنمایی میکند. «لوکیشن تصویربرداری خانه مهران مدیری.» تازه متوجه میشوم که اینجا خانه مدیری کارگردان مرد دو هزارچهره است که مسعود شصتچی خود را جای او جا زده است و از این فضای دوست داشتنی به نفع خود استفاده کرده است.
فضای اتاق آنقدر زیباست که یادم رفته برای یافتن گروه نویسندههای مجموعه به این طبقه سرک کشیدهام. از پلههای داخلی خانه با پردههای چوبی عبور میکنم و روی در اتاقی را میخوانم که نوشته شده است اتاق فکر، درست آمدهام. در میزنم محراب قاسم خانی یکی از سه نویسنده این مجموعه با رویی خوش در را باز میکند و به گرمی پذیرای مهمان ناخوانده خود میشود.
این نویسنده خوش فکر در ابتدای صحبتهای خود از عجلهای که در تولید کار بود گله کرده و میگوید: اگر قرار بود قسمت دوم مرد هزار چهره ساخته شود باید نزدیک به 6 ماه پیش تصمیم تولید و ساخت این مجموعه گرفته میشد.
او میگوید موفقیت سری اول این مجموعه دلیلی نیست که قسمت دوم آن طراحی و ساخته شود، اما دوباره با همان عجله به این نتیجه رسیدیم که میخواهیم قسمت دوم را بسازیم.خود من تمایل نداشتم که این کار را ادامه دهیم چراکه معتقدم طرحهای دیگری هم داشتیم که میتوانست جذاب باشد، اما به نظرمن هم شبکه و هم گروه تولید در این مورد بهخصوص ریسک نکرد و ترجیح داد یک کار امتحان پس داده را به انجام برساند، البته جوابگوی ایام نوروز خواهد بود، اما نمیتوان پیشبینی کرد که بهتر از سری قبل شود و البته اصلا نمیدانم که چه لزومی داشت بار دیگر یک آدم اشتباهی مطرح شود.
یکی از مواردی که در قسمت دوم مردهزارچهره مشاهده میشود تفاوتهای ماهوی مسعود شصتچی در این دو سری کار است. قاسم خانی در توضیح این وجه تمایز میگوید: وجه تمایز مرد هزارچهره (1) با قسمت دوم در این است که مسعود شصتچی را در موقعیتهایی چون قدرت، شهرت و غیره قرار دادیم که به عقیده من نتیجه بهتری داشت، اما در حال حاضر نکتهای به موقعیت قبل اضافه نشده بلکه موقعیتها، موقعیتهای کمدیتری هستند؛ در واقع این بار نگاه به فضای کمدی کار است تا حرفی که گفته میشود و بیش از هرعنوانی قصد خنداندن مخاطب را دارد.
صحبتهای این نویسنده به اینجا که رسید از او میخواهم تا در پایان از نتیجه کار بگوید: «تمام این صحبتها آن چیزی است که ما میگوییم اگر بود کار بهتر میشد، اما تا اینجای کار همه چیزخوب پیش میرود و فکر میکنم امیر مهدی ژوله و خشایار الوند که از دیگر نویسندگان هستند با همراهی مهران مدیری و سایر عوامل تمام تلاش خود را برای بهثمررساندن یک کار موفق انجام میدهند و قضاوت نهایی به عهده بیننده خواهد بود.»
هوا تاریک شده و سوز سرمای دلنشینی از کوههای برفی ولنجک صورت را نوازش میدهد، اما با همه این سرما بوی عید و فضای نوروز همه جا را پر کرده است و شیرینتر این که قرار است احتمالا مجموعه دیگری از مرد هزار چهره را ببینیم.