گفتگو با فخرالدين صديق شريف بازيگر تلويزيون و سينما
زندگي «درچشم باد» را ميشناسم
فخرالدین صدیق شریف را سالهاست در تلویزیون و بیشتر در سریالهای تاریخی میبینیم. او سالهاست با نگاهی مهربان و کلامی با طمانینه سخن میگوید و در خلال نقشهایش گویا مخاطب را به آرامش دعوت میکند. او اصولا بازیگر نقشهای آرام است، از همان ابتدای کار که نقش سیدجمالالدین اسدآبادی را بازی کرد تاکنون که در سریال «در چشم باد» ایفاگر نقش حاج قاسم است. صدیق شریف متولد 1334 در تهران است. بازیگری را از دوران دبیرستان آغاز کرد، اما در سال 61 بود که به صورت حرفهای به جمع بازیگران تلویزیون پیوست و سال 67 بود که با بازی در فیلم «گراند سینما» بازی در سینما را هم تجربه کرد. او تاکنون در دهها سریال تلویزیونی و 20 فیلم سینمایی بازی کرده است که در همه آنها نقش آدمهای مثبت را داشته بجز فیلم «ابراهیم خلیلالله» که در آن نقش شیطان را اجرا کرد. صدیق شریف در فیلم «اخراجیها» هم نقش روحانی را بازی کرد که در میان شلوغی و شیطنت یاران سوزوکی به چشم میآمد. با این بازیگر قدیمی به گفتگو نشستیم تا درباره انگیزه او در بازی نقشهای تاریخی و معمولا آرام بیشتر بدانیم و از خلال گفتههایش با نقش حاج قاسم بیشتر آشنا شویم.
آقای صدیق شریف! شما بیشتر در سریالهای تاریخی بازی میکنید. علاقه به بازی در نقشهای تاریخی از کجا نشات میگیرد؟
به هر حال هر سرزمینی و هر آدمی ریشه در تاریخ و گذشتهاش دارد. با پرداختن به کارهای تاریخی میتوان به گذشته رفت و آن بخشی از تاریخ را که رنگ باخته است در ذهن مردم زنده کرد، بنابراین من بازی در کارهای تاریخی را از این نظر بسیار دوست دارم و میپسندم.
و از میان این نقشها انگار بیشتر به بازی در نقش قاضیهای تاریخی علاقهمندید؟
نمیدانم. شاید چون بیشتر پیشنهاد میشود. برای اولین بار در دهه 60 در مجموعه «هزار رنگ و هزار برگ» به کارگردانی آقای فردرو در این نقش بازی کردم و از آنجا که وقتی یک بازیگر در یک نقش بخصوصی جواب میدهد، دیگر بیشتر پیشنهادهای او مانند همان نقش است. برای من هم همینطور بوده است. گویا در نقش قاضی خوب ظاهر شدهام.
در بیشتر نقشهای شما یک متانت و آرامش خاصی دیده میشود. این مساله چقدر در خود فخرالدین صدیق شریف وجود دارد؟
من اصولا آدم آرامشطلبی هستم و بخشی از این خصوصیات در روحم هم وجود دارد، ولی در عین حال نقشهای پرکشش را هم دوست دارم.
از بازی در این نقشهای همیشه مثبت خسته نشدهاید؟
چند وقت پیش در کاری نقش یک افسر بعثی به من پیشنهاد شد که در وهله اول با اکراه پذیرفتم، ولی بعد به اتفاق کارگردان پذیرفتم که مخاطب هرگز این نقش را از من نخواهد پذیرفت؛ بنابراین از بازی در این نقش انصراف دادم. در واقع میخواهم بگویم حالا دیگر مخاطب هم نمیتواند من را با نقشهای به قول شما منفی بپذیرد.
این یعنی ترس از واکنش مخاطب؟
به هر حال خیلی از همین مخاطبان هستند که بازیگر را به واسطه نقشهایی که ایفا میکند زیر سوال میبرند و به نظرم باید این موضوع جا بیفتد که بازیگر باید فرصت امتحان هر جور نقش را داشته باشد.
یعنی نیاز به هوای تازه دارید؟
بله و همیشه از نقشهای تازه استقبال کردهام؛ برای مثال در فیلم ابراهیم خلیلالله نقش شیطان را بازی کردم که متفاوت بود.
اما کارگردانها و تهیهکنندهها معمولا ریسکپذیر نیستند و ترجیح میدهند به بازیگر نقشی را بدهند که قبلا آن را تجربه کرده است؟
بله. در صورتی که اگر آنها ریسکپذیر باشند میتوانند به نتایج بهتری برسند. همانطور که پس از سالها توانستیم یک چهره طنز و متفاوت از فتحعلی اویسی ببینیم. به نظرم آن انتخابها به نوعی یک ریسک بوده است.
برویم سراغ در چشم باد. بازی در این مجموعه را چون یک کار تاریخی بود پذیرفتید یا...؟
وقتی فیلمنامه سریال را خواندم احساس کردم کار متفاوتی است و آن موقعیت خاص تاریخی را دوست داشتم به همین دلیل بازی در سریال در چشم باد را پذیرفتم.
فیلمنامه کامل بود یا به مرور نوشته میشد؟
خیر کامل بود و جذابیتهای زیادی هم به همراه داشت. ضمن این که از نقشم هم یعنی حاج قاسم بسیار خوشم آمد و آن را دوست داشتم.
حاج قاسم در گویش و بیان لحن خاصی هم دارد. چطور به این لحن رسیدید؟
وقتی با آقای جوزانی در مورد نقش حاج قاسم صحبت کردیم او گفت حاج قاسم یک تهرانی اصیل است و از این نظر باید در لحنش هم این مساله دیده شود و من همچون خودم بزرگ شده تهران هستم خیلی راحت توانستم این گویش را در بیاورم.
ارتباط و دوستی هم که بین حاج قاسم و میرزا حسن وجود دارد خیلی خوب روایت شده است. چگونه به این رابطه رسیدید؟
در نقشهای منفی بازی نمیکنم چونمی دانم مخاطب مرا در چنین نقش هایی قبول نمیکند اما بهتر است آنها به ما این اجازه را بدهند که نقش های متفاوت را تجربه کنیم
من و سعید نیکپور دوستان بسیار صمیمی هستیم و از سالها قبل یکدیگر را میشناسیم و اساسا بخشی از حضورم را در تلویزیون مدیون او هستم؛ چرا که نیکپور بود که برای اولین بار پیشنهاد بازی نقش سید جمالالدین اسدآبادی را در سال 1361 به من داد و این دوستی به ما در حین کار خیلی کمک کرد.
آقای صدیق شریف به تعامل بین کارگردان و بازیگر چقدر اعتقاد دارید؟
خیلی زیاد. معتقدم هر بازیگر و کارگردانی باید یکدیگر را دوست داشته باشند و به نظرات یکدیگر احترام بگذارند.
این تعامل چقدر بین شما و آقای جوزانی وجود داشت؟
خیلی زیاد. با این که اولین بار بود که با او کار میکردم، ولی بشدت با یکدیگر ارتباط داشتیم و همدیگر را درک میکردیم. میتوانم بگویم این کار یکی از بهترین لحظات زندگی هنریام بود.
در این سریال یک نکته مثبت وجود دارد. این که تمامی شخصیتها یکسان هستند و کسی برتری نسبت به دیگری ندارد؟
بله، دقیقا همینطور است. اصلا قرار نبود در این کار قهرمانپروری شود. هر کسی که در آن مقطع از تاریخ نقشی داشته است در این کار دیده شده و نقش کسی کمتر یا بیشتر نبوده است. مهم این است که آدمها در جایگاه خودشان نشستهاند و حضور دارند.
حفظ راکورد بازی طی زمان طولانی تصویربرداری برایتان سخت نبود؟
من تقریبا حدود 7 ماه در این کار حضور داشتم و حفظ راکورد چندان برایم کار سختی نبود؛ چراکه بخوبی نقشم را شناخته بودم و آن را درک میکردم. در ضمن آقای جوزانی هم در این مورد کمک بسزایی به کل بازیگران میکردند.
به داستان کدام شخصیت در این سریال بیشتر علاقهمند شدید؟
همه شخصیتهای این کار را دوست دارم و اساسا قائل به جداسازی نیستم.
ولی حتی وقتی رمان هم میخوانیم نسبت به سرنوشت یک شخصیت علاقه بیشتری پیدا میکنیم؟
به نظرم شخصیتها همگی جایگاه خاص خودشان را در این کار دارند، اما یکی از شخصیتها که برایم خیلی جذاب بود و مانند او را در کودکیام دیده بودم عباس بود. لحظات تاثیرگذاری در این شخصیت وجود دارد، بخصوص وقتی اعدام میشود.
خانواده میرزاحسن و حاج قاسم خیلی خوب کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و با هم زندگی میکنند. در این مورد صحبت کنید.
خودم این جنس زندگی را در دوران نوجوانیام از نزدیک دیده بودم و بسیار شیرین است. نگاه به زندگی در گذشته تفاوت میکرد و مانند امروز نبود. آن موقع همه مردم کنار هم با آرامش زندگی میکردند. برای همین هم هست که این بخش از کار برای مخاطب جذاب درآمده است و آقای جوزانی هم بشدت به این سنتها و آداب و رسوم پایبند بودند.
آقای صدیق شریف! خودتان چقدر اهل تحقیق در مورد نقشهای تاریخی هستید؟
کمتر اتفاق افتاده است نقشی تاریخی را بپذیرم و روی آن کار نکنم. اصولا نقشهای روز هم نیاز به تحقیق دارند. برای مثال من برای نقش سید جمالالدین اسدآبادی حتی نامههای او را به ناصرالدین شاه خواندم و از این طریق به خصوصیات و ویژگیهای او پی بردم.
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
در سریال کلاه پهلوی به کارگردانی ضیاءالدین دری مشغول بازی در نقش قاضی شهر سامان هستم.
چرا دوباره نقش یک قاضی را پذیرفتید؟
چون این قاضی با دیگر نقشها متفاوت بود. این تفاوت را در حین کار خواهید دید.